فرق ظریفی بین نیاز و مشکل وجود داره. نیاز اون محرک اولیست که باعث میشه بلند شی و یه کاری بکنی. در مسیر رفع این نیاز به یه سری موانع و چالشها برخورد میکنی که این فرآیند رو یکم سخت میکنن. به این موانع میگیم مشکلات.
قبلا گفتم که هدف یه محصول حل کردن مشکلاته. یعنی یه نفر یه مشکلیو میبینه و سعی میکنه با طراحی یه محصول جدید، اون مشکل رو از سر راه برداره و زندگی همه رو آسونتر کنه. ولی عدهی کمی هستن که بعد از دیدن یه مشکل، از خودشون بپرسن: در راه رفع چه نیازی این مشکل سر راهم سبز شده؟ حالا پرسیدن این سوال و شناسایی نیاز ریشهای چه فایدهای داره.
مثلا تصور کن که 100 سال پیش داشتی زندگی میکردی و وسیله نقلیه اصلی مردم هنوز اسب بود. احتمالا هر روز مشکلاتی که استفاده از اسب به وجود میاورد رو میدیدی و بهشون دقت نمیکردی و پس ذهنت میگفتی خب همینه که هست. مثلا میدیدی اسبت وسط راه خسته میشه و باید وایسی خستگی در کنه. یا یه روز صبح که کار واجب داری میری در گاراژو (اسطبل) باز میکنی میبینی اسبت مرده و باید بری خایهمالی همسایه که اسبشو بهت قرض بده که بری به کارت برسی. یا اینکه داری تو خیابون راه میری تا زانو میری توی عن اسب. ولی یه روز خسته میشی میگی بسه دیگه. باید این مشکلاتو حل کنم.
اینجا دو راه پیش روته:
راه اول اینه که بیای این مشکلاتو یکی یکی حل کنی و در نتیجه یه اسب بهتر بسازی. مثلا بیای یجوری یه کاری بکنی که اسب دیگه خسته نشه یا با یه ترفندی طول عمر اسبو بیشتر کنی. این راه فقط روی مشکلات تمرکز داره.
راه دوم اینه که از خودت بپرسی: اصلا واسه چی از اسب استفاده میکنیم که حالا بخواد این مشکلات سر راهمون سبز شه؟ با یکم فکر کردن میرسی به نیاز ریشهای که پشت استفاده از اسب وجود داره و اونم اینه که از اسب استفاده میکنیم تا سریعتر بین دو نقطه جابجا شیم. اینجوری به کلی راه جدید فکر میکنی که بشه باهاشون سریعتر از اسب بین دو نقطه جابجا شد. و اگه در جریان پیشرفت تکنولوژی باشی، میدونی که چرخ و موتور احتراق داخلی اختراع شده و با ترکیبشون میتونی یه ماشینی بسازی که سریعتر از اسبه و کل مشکلات اسب رو یکجا حل میکنه. این آدم خوش شانس که صد سال پیش زندگی میکرد هنری فورد بود. هرچند که خوش شانس نبود و فقط نیاز رو شناسایی کرده بود و از پیشرفت تکنولوژی باخبر بود.
هرکدوم از این دو راه تهش باعث بهبود زندگی مردم میشه ولی فقط راه دومه که با خودش نوآوری میاره و یهو زندگی بشر رو چند پله پیشرفت میده.
ته این پستو با یه جمله از هنری فورد میبندم که گفته بود: “اگه از مردم میپرسیدم چی میخوان، میگفتن اسبای سریعتر!”